زرد آلو

... و به یاد آور که زندگی باد است

زرد آلو

... و به یاد آور که زندگی باد است

بر گرده ی اسب مرده

آواز من سنگ است........

خار بوته و علف.

آتشی خاموش.

خون همیشه.

 

سرد و سخت.

آواز من سنگ است.......

پیشانی تقدیر

را

نشانه گرفته ام

آی ...........

اسب من

مرده است.

اسب من مرد.مثل تمام اسب هایی که باید یک روز بمیرند.

غروب یک روز که هوا گرم بود و داشتم می لرزیدم.

دلم را خوش کرده بودم که از سرماست.....

نبود..........

اسب من مرده بود.و نعل هایش برای پای من بزرگ بود

بزرگ.............

مهران-بهمن ۸۵

نظرات 2 + ارسال نظر

زنگ می زنیم نیستی نگو شعر می گی سوار بر گرده اسب مرده ...خلاصه با ابعادی سرد از دلتنگی، بدان اشیا و روزگار گاهی شکل تو اند....................................

مرسی از نظر....و شعر......

میثم 24 دی 1386 ساعت 13:00 http://mahaan.blogfa.com

مهران عجیب گرمم کردی در این شبای سرد زمستون... به افتخارت به روز کردم... همیشه به یادتم... همیشه ی همیشه

مرسی از نظرت میثم جان
ممنون که پیگیر کارهای من هستی
نظرات رو می خونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد